جدول جو
جدول جو

معنی پیرعلی قبچاق - جستجوی لغت در جدول جو

پیرعلی قبچاق
(قِ)
لقب پیرعلی است که نیابت سالار را داشت در زمان سلطنت ملک ناصر بر مصر به سال 707 هجری قمری سیف الدین سالار و حسام الدین بدر چاشنی گیر که از امیران ممتاز و بانفوذ بودند بر ملک ناصر شوریدند و اشراف و اعیان راگرد آورده، در تعیین پادشاهی که از عهدۀ ضبط حوزۀاسلام بیرون تواند آمد، مشورت خواستند. همه بر سلطنت چاشنی گیر هم قول شدند و زمام حل و عقد مهام امور به دست سالار داده شد و منصب نیابت به پیرعلی قبچاق تفویض گردید. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 261 شود
لغت نامه دهخدا
پیرعلی قبچاق
(عَ قِ)
از معاصران الملک الناصر سلطان مصر. هنگامی که حسام الدین بدر چاشنی گیر و سیف الدین سالار درصدد استقلال برآمدند و ملک ناصر از قاهره بحصار کرک رفت و معاندان بر سلطنت چاشنی گیر متفق القول شدند این پیرعلی قبچاق را بنیابت برداشتند. (حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 261)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ)
دهی از دهستان مایوان بخش حومه شهرستان قوچان. واقع در42هزارگزی باختر قوچان و 20هزارگزی جنوب باختری شوسۀ قدیمی قوچان به شیروان. کوهستانی و معتدل. دارای 205 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات و تریاک و میوه جات شغل اهالی زراعت و مالداری و قالیچه بافی و راه آن مالرو است. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا